یادداشت از رضا محمودی، تارنمای تحلیلی- خبری ورزش کیو؛ عقیده غالب در بین مردم بعضی از جوامع نگریستن به ورزش به مانند یک کالای مصرفی است و از اهمیت آن در تولید و رشد و توسعه اقتصادی و توزیع بهتر درآمدها غافلاند. هر چند پرداختن به ورزش نیازمند هزینههای بالای زیربنایی است ولی این هزینهها را نمیتوان در کنار مخارج و هزینههای مصرفی قرار داد.
امروزه به همان نسبت که درآمدهای ملی صرف ورزش میشود در بعضی از رشتههای ورزشی در کوتاه مدت و در بعضی از دیگر رشتههای ورزشی در دراز مدت میتوان میزان برگشت سرمایه را به صورت مستقیم و غیرمستقیم مشاهده نمود. به دنبال سرمایهگذاری در ورزش میزان اشتغال مستقیم و غیرمستقیم افزایش مییابد و در کنار آن امکان جذب درآمد از طریق برگزاری مسابقات بینالمللی، جذب گردشگران و سطح سلامت و بهداشت جسمی و روانی جامعه افزایش مییابد.
مانع اصلی در روند سرمایهگذاری در بخش ورزش کشور، عدم رؤیت منافع قابل برگشت حاصل از این سرمایهگذاری به صورت مستقیم میباشد. در حالی که نگرش مثبت به ورزش و امور جنبی آن سود مناسبی را به طور مستقیم و غیرمستقیم در آینده نصیب سرمایهگذاران مینماید.
وجود نگرش مثبت در جوامع پیشرفته نسبت به ورزش، سبب سرمایهگذاری در امر ورزش به منظور بالا بردن سطح سلامت و تندرستی و تأثیر بر افزایش سطح بهرهوری در تولید گشته و همین امر سبب شده که رفتهرفته بیشتر کشورهایی که قبلاً توجه آن چنانی به آن نشان نمیدادند سهمی رو به افزایش، برای سرمایهگذاری در امور ورزشی قایل شوند.
چنان که بودجه تربیتبدنی و ورزش در کشورهای توسعه یافته یا بعضی از کشورهای در حال توسعه با سرعت بیسابقهای افزایش یافته است؛ چرا که این گونه کشورها به تأثیرات دراز مدت ورزش از لحاظ رشد و توسعه اقتصاد ملی واقفاند. ورزش یک سرمایهگذاری دراز مدت است که اثر آن در رشد و توسعه معلوم و محرز است.
سرمایهگذاری در ورزش از جمله سرمایهگذاریهایی است که دارای دوران باروری کوتاه مدت و دراز مدت میباشد که با پرداختن به آن میتوان نتایج اجتماعی فرهنگی و نتایج اقتصادی شایان توجهی را به دست آورد و در تأمین نیازهای جامعه و رفاه ملی کوشید.
برای اداره و مدیریت صحیح ساختار ورزش باید نگاه جامعی نسبت به اساس ورزش وجود داشته باشد و تمامی ابعاد آن مورد توجه قرار گیرد.
روشن است که حاکمیت این نگرش در راهبرد جامعه نقش مستقیم دارد . ورزش یک حوزه کارآفرین بسیار بزرگی است و زنجیره کارآفرینی ورزش هم بسیار وسیع و متنوع میباشد، اما عدم سرمایهگذاری لازم در این بخش، باعث وابستگی مالی و اقتصادی باشگاهها به دولت شده است. باید با برنامهریزی مناسب و ورود بخش خصوصی با کفایت در حوزه ورزش، این نقیصه مرتفع و استقلال مالی و اقتصادی باشگاهها تثبیت گردد.
مهمترین عامل در هر صنعت بنگاههای آن میباشد که در صنعت فوتبال باشگاهها به مثابه بنگاه اقتصادی عمل میکنند باشگاههای حرفهای فوتبال یک بنگاه با کسب و کار ورزش فوتبال و ملازمات پشتیبان آن به حساب میآیند و هر باشگاه فوتبال به عنوان بنگاه اقتصادی در پی درآمد بیشتر و هزینه کمتر است.
به بیان دیگر زیر ساخت اصلی صنعت فوتبال شامل باشگاههایی است که به مثابه کارخانههای تولیدی و بنگاههای اقتصادی این صنعت عمل کرده و عمدهترین نقش را در توسعه اقتصادی این صنعت دارند. این باشگاهها هستند که با بهرهگیری از تجهیزات و امکانات، نیروی انسانی ماهر و متخصص و مدیریت اثر بخش فوتبال را به صنعتی پولساز مبدل میسازند.
بنابراین روشناست که هر چه وضعیت باشگاهها بهتر باشد فوتبال کشور از توسعه بیشتری برخوردار خواهد شد و این در حالی است که به علت مشکلات عدیدهای که باشگاههای فوتبال با آنها دست و پنجه نرم میکنند صنعت فوتبال کشور هم به تبع آن از رونق خوبی برخوردار نیست.
با عنایت به آن چه گفته شد با در نظر داشتن اهمیت و نقش باشگاههای ورزشی، در برنامههای توسعه جمهوری اسلامی ایران این نیاز وجود دارد که توجه ویژهای به باشگاههای ورزشی شده تا امکان رشد و توسعه کمی و کیفی آنها از طریق بخش خصوصی فراهم شود. بدون شک حرکت اصولی و صحیح برای ارتقای وضعیت باشگاهها، نیازمند برنامهای جامع و هماهنگ است.