یادداشتی از محسن عباسیفرد در تارنمای تحلیلی- خبری ورزش کیو؛ دوبندهپوشانی که همیشه مدعیاند؛ کشتی پرافتخارترین ورزش ایران و اما هادی ساعی و فدراسیون تکواندو اخلاق در المپیک پاریس باختند.
سالها تکواندو ایران در آرزو کسب مدال بود ۱۶ سال برای طلا انتظار کشید و ۱۲ سال برای کسب مدال نقره ورزشی که یک اخلاق در آن زبان زد شده امروز بخاطر کار ناروا و غرض ورانهشان بعد از شکست حسن یزدانی در فینال المپیک با انتشار یک استوری به ماندگار شدن رکورد هادی ساعی اشاره کردند، و از باخت یزدانی خوشحال شدند، فدراسیون تکواندو ایران به بیاخلاقی در المپیک نزد مردم محکوم شده هرچند بایستی هادی ساعی و کارکنان فدراسیون تکواندو گفت؛ مگر میشود المپیک باشد و کشتی ایران بدون مدال بماند؟ از همان نخستینباری که کاروان ایران در بازیهای المپیک حضور داشت، کشتیگیران کشورمان روی سکوی این رقابتها رفتهاند و حالا پرافتخارترین رشته ایران در ادوار این رقابتها هستند. در همین المپیک پاریس کشتی آزاد و فرنگی که ۱۱ نماینده را روی تشک رقابتها فرستاد، موفق به کسب دو مدال طلا، چهار نقره و دو برنز شد تا نشان دهد هنوز امید اول و اصلی ورزش ایران در مدالآوری است در حالی تکواندو تمام طول مدتی که کار کردند و هزینه کردهاند تنها اندازه المپیک لندن و پاریس در کشتی مدال نیاوردهاند به چه خودتان مینازید آن هم مدیون زحمات پولادگر بودید که سالها عمرش گذاشت و های ساعی جواب زحماتش انصافاً داد و بارها محکومش کرد تا اینکه از فدراسیون برود و نام خودش را ماندگار نمایدف کسی برایش زحمت کشید و بداخلاقی هادی ساعی در زمانی که شورای شهر بود با بزرگ خودش درافتاد حال با این حرکتی که در المپیک کردند گویا نقشه خود هادی خان است که سکوت کرده است و با کارمندش اقدامی نکرده است و حرکات ضد اخلاق را رواج میدهد که در ذهنها خواهد ماند برای کسب نام دست به هر حرکتی زدن و المپیک شکست رکوردهاست و هیچ نیست که روکوردش ماندگار باشد و هر وقتی روکوردی شکسته شد ورزشکار صاحب رکورد به نفر جدیدی رکوردش را شکست تبریک گفت اما در تکواندو کشور ما داستان فرق میکند، بگذریم و به کشتی میپردازیم.
اگر بخواهیم کشتی آزاد و فرنگی را به صورت مجزا مورد بحث قرار دهیم، باید گفت کشتی فرنگی با هدایت حسن رنگرز عملکرد به مراتب بهتری داشت. کشتی فرنگی توسط سعید اسماعیلی در ۶۷ کیلوگرم و محمدهادی ساروی در ۹۷ کیلوگرم صاحب مدال طلا شد، علیرضا مهمدی در ۸۷ کیلوگرم به مدال نقره رسید و امین میرزازاده هم که خیلی زود به غول کوبایی خورد به مدال برنز وزن ۱۳۰ کیلوگرم بسنده کرد.
شاگردان محسن کاوه اما که سه فینالیست داشتند، شانس کسب سه طلا را از دست دادند تا با حسرت سکوی قهرمانی به کار خود پایان دهند. در کشتی آزاد پرونده ایران با سه مدال نقره رحمان عموزاد در ۶۵، حسن یزدانی در ۸۶ و امیرحسین زارع در وزن ۱۲۵ کیلوگرم و یک مدال برنز امیرعلی آذرپیرا در وزن ۹۷ کیلوگرم بسته شد.
به این ترتیب جمع مدالهای کشتی ایران در ادوار المپیک به عدد ۵۵ (۱۳ مدال طلا، ۱۹ نقره و ۲۳ برنز) رسید تا با اختلاف زیاد همچنان پرافتخارترین ورزش ایران در بزرگترین آوردگاه ورزشی دنیا باشد. سهم آزادکاران از این مدالها هفت مدال طلا، ۱۴ نقره و ۱۷ برنز است و کشتی فرنگی چهار طلا، یک نقره و چهار برنز را از آن خود کرده است.
در این بین ذکر دو نکته حائز اهمیت است؛ اول اینکه کشتیگیران ایران نسبت به دورههای قبلی المپیک، در پاریس کار نسبتاً راحتتری داشتند. درست است که در این دوره هم رقبای مدعی زیادی حضور داشتند و سطح رقابتها بالا بود، اما روسیه همیشه یکی از اصلیترین رقبای کشتی در میادین مختلف است که در این دوره از رقابتها حضور نداشت. بعد از حمله نظامی روسیه به اوکراین، ورزش این کشور تحریم شد و این کشور از حضور در المپیک هم محروم شد. با این حال با وجود اینکه قرار شد کشتیگیران این کشور به عنوان ورزشکاران بیطرف راهی المپیک شوند، روسها تصمیم گرفتند المپیک را تحریم کنند و قید رقابت در این میدان را بزنند. با این حال بعد از تحریمهای اولیه تعدادی از ورزشکاران و به خصوص کشتیگیران روس راهی کشورهای دیگر شدند تا شانسشان را با پرچم دیگری امتحان کنند. همانها هم نشان دادند که روی کشتی حریفهای قدرتمندی هستند و به راحتی تسلیم نمیشوند.
در این که دوبندهپوشان کشورمان دلاوری کردند و دست به کارهای بزرگی زدند، هیچ شکی نیست. شاید اگر روسها هم در قالب تیم ملی کشورمان به المپیک میآمدند هم فرقی در نتایج ایجاد نمیشد و همین مدالها با همین شیرینی به دست میآمد. اما به هر حال غیبت روسیه در المپیک موضوع مهمی بود که باید به آن پرداخته میشد.
نکته دوم بیشتر متوجه کشتی آزاد است. همانطور که اشاره شد، این رشته سه فینالیست داشت که هر سه چشمشان به مدال طلا دوخته شد. بعد از اتفاقی که برای حسن یزدانی افتاد و به دلیل عود کردن مصدومیت کتفش مدال طلا را از دست داد، انتظار میرفت رحمان عموزاد و امیرحسین زارع با فتح سکوی قهرمانی، کشتی آزاد را صاحب خوشرنگترین مدال کنند. اما به نظر میرسد این دو کشتیگیر قبل از شروع فینال به خودشان باخته بودند.
رحمان عموزاد که از اولین مسابقهاش طوفانی ظاهر شد، حتی یک امتیاز هم به رقبا نداد و لقب «رحمان بیرحم» را هم گرفت، در فینال به حریف گمنام ژاپنی باخت تا یکی از دور از انتظارترین نتایج کاروان رقم بخورد. رحمان سه رقیب اصلی خود را به مقتدرانهترین شکل ممکن از سر راه برداشته بود و شاید همین نمایش مقتدرانه او را آنقدر سرمست کرد که بعد از صعود به فینال کنار تشک رقص مازنی را بر پا کرد و در راه بازگشت به سالن گرم هم با معرفی کردن خود به عنوان «پادشاه» و کری خواندن برای آخرین حریفش، جشن زودهنگام قهرمانی گرفت. رحمان با این کار کاملاً آخرین حریف خود را نادیده گرفت و با این کار به نوعی به او انگیزه داد که از سرزمین گمنامی ناگهان به عنوان قهرمان المپیک شناخته شود و با گذاشتن تاج روی سرش، پاسخ کریهای آزادکار ایرانی را بدهد. رحمان در پاریس در آمادهترین ورژن خود قرار داشت اما در یک گل به خودی، پیروزی را تقدیم حریف ژاپنی بیادعا کرد.
این موضوع برای امیرحسین زارع هم صدق میکند. زارع هم در حالی که تنها یک قدم تا قهرمانی المپیک فاصله داشت، در فینال تسلیم حریف پا به سن گذاشته گرجستانی شد؛ حریفی که البته قهرمانی زیبایی نداشت. زارع کسی بود که مانند یزدانی مدال طلا را از مدتها قبل برایش کنار گذاشته بودند. کسی که پیروزهای قاطعش مقابل گنو پتریاشویلی گرج و طاها آکگل ترک به عنوان دو غول عنواندار کشتی جهان و المپی، او را به شانس اصلی کسب مدال طلای کاروان کشتی ایران تبدیل کرده بود. تاجگذاریهای امیرحسین پس از شکست این دو چهره طی دو، سه سال اخیر، لحظههای زیبایی بود که انتظار میرفت در المپیک هم تکرار شود. اما پتریاشویلی مکار و کشتیبلد که در توکیو هم زارع را شکست داده بود، تاج را در اوج نازیبایی از آزادکار ایران پس گرفت و بر سر گذاشت.
جدای از این موضوع باید به وضعیت بدنی زارع هم اشاره کرد. او در یک سال اخیر روند رو به افتی داشت که در این مدت برطرف نشد. او همچنان در دفاع بارانداز ضعف دارد و اگر این مشکل حل شده بود، شاید اصلا کار به کامبک در فینال نمیکشید. زارع در فینال کامبک زیبایی داشت و نتیجه ۱۰ بر یک را ۱۰ بر ۹ کرد. اما اگر بدن آمادهتری داشت، شاید او با گردنآویز طلا به ایران برمیگشت. در مجموع در میادین بزرگ، هرچه کمهیاهوتر باشی شانس بیشتری برای موفقیت داری. به پیشواز قهرمانی رفتن انگیزه لازم برای نبرد را کم میکند و نتیجهاش میشود دیدن حریف روی سکوی اول.